• وبلاگ : لوح دل ...
  • يادداشت : مصحف فاطمه (س)
  • نظرات : 1 خصوصي ، 10 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    ايام فاطميه بر همه دوستدارانش تسليت ....

    بسمه تعالي

    ثبت نام بخش وبلاگ نويسي چهارمين جشنواره سراسري نشريه نگاري بسيج آغاز شد.

    جهت کسب اطلاعات بيشتر و ثبت نام مي توانيد به وبلاگ جشنواره مراجعه کنيد.

    آدرس وبلاگ:

    http://jashnvareblog.persianblog.com/

    با تشکر

    دبير اجرايي بخش وبلاگ نويسي چهارمين جشنواره سراسري نشريه نگاري بسيج

    به نام حضرت دوست

    سلام ايلياي شهيد

    سلام منو هم به مادر (س) برسون

    در پناه حضرت دوست

    سلام و عرض تسليئت ايام فاطميه

    سلام

    ايام شهادت بزرگ بانوي جهان اسلام بر همه دوستدارانش

    تسليت

    التماس دعا

    يادم نمي رود آن روز، دستان خورشيد را بسته بودند و او را به بيعت با ظلمت مي بردند و تو اي مادر همچون آذرخش، تيرگي دلهاي آنها را پاره مي کردي.

    مادر تو را به خدا بلند شو، مي دانم که سينه ات خونين شده است، مي دانم که بازويت را شکسته اند اما برخيز،اين قوم حيا ندارند. مادر، تو را به خدا ديگر روي خاک هاي اين کوچه ها ننشين. برخيز، برخيز تا به خانه برويم.

    ...مادر چادرت خاکي شده است. من با چشمان کودکان? خود ضربه غلاف نامردي را ديده ام، ديدي پيش از آنکه دست تو را بشکند، کمر مرا شکست. دستانت را به دست مجروح بده، برخيز و به خانه برويم.

    علي جان...اي جان فاطمه، اي همسفر زميني و يار آسماني، ديگر جاي ماندن نيست.

    من مسافرم اي علي، ميروم و به انتظار مي مانم. قومي که علي مرا نمي شناسند. بهتر است بي فاطمه شوند.

    اما فراق تو...تو اي علي من، اي همه احساس فاطمه سخت است. به خداي مي سپارمت. علي جان، غبار غربت را از چهر? حسنم پاک کن و اميد بخش آيند? زردگون او باش. حسين را در سايه سرو حمايتت بگير تا دست او بر شمشير استوارتر گردد.

    و تو را به خدا زينبم را آرام کن، تا اشکهايش ذخيره شبهاي تاريک شام باشد.

    اي علي، بي تو غمگينم اما...

    اينک که آغاز راحتي من، و آغاز اندوه تو است، به مهر خدا گونه ات قسم، دلتنگ مشو و بيش از اين آتش بر جگر پاره پار? من مزن.

    ديگر بايد بروم، با محسنت چشم به معراج تو دوخته ايم، خدا حافظ علي و عليک السلام يا قابض الارواح

    ... و سلام بر تو اي بابا، اي اسماء، آب بريز ليکن بنگر که اشک علي، چگونه بر دشت گونه هايش جاري است.

    اي اسماء! از چه اينگونه مرا مي نگري، علت تکان شانه هاي علي درد هجران زهراست.

    آري اي اسماء! اين تن فرسود? زهراي من است.

    خدايا! اگر ضخامت اين لباس مندرس را از آن کم کنيم. ديگر چيزي نمي ماند.

    آه! چه کرده اند با تو اي فاطمه، علي برايت بميرد.

    آب بريز اسماء آب بريز، غبار رنج و محنت را از تن زهراي من بشوي، بيشتر بريز اسماء، بيشتر، زهرايم، امشب با پدرش ملاقات دارد.

    آرامتر اسماء، آرامتر، مي خواهم جراحت هاي سينه او را بشمارم. آرامتر اسماء، آرامتر، مي خواهم به نخلستان سينه ام ياد ياس زخمي خود را پاس بدارم.

    آرامتر، اسماء! آرامتر...

    مولاي ما ، مهدي جان مي شنوي صداي شيعيانت را ؟؟؟:

    اي بهشت آرزوي فاطمه

    اشگ چشمت آبروي فاطمه

    همسفر شو با دل غمديده ام

    تا رويم امشب به سوي فاطمه

    در بقيع فاطميه جز تو كيست

    زائر گريان كوي فاطمه

    *************

    مادرت را بين كوچه ميزدند

    شد كبود از ظلم روي فاطمه

    ياس آنجا پشت در افتاده بود

    بسته بوده دست شوي فاطمه

    ناله ميزد پشت در مهدي بيا

    اي گل خوش رنگ و بوي فاطمه

    فاطمه يعني

    فاطمه هزاران سال عشق. هم صدا با ها هاي بي كسي فاطمه يعني دواي بي كسي. كعبه درماندگان قبله اهل زمين و آسمان.. فاطمه ميقات ياري هاي من خانقاني بر دل تنهاي من فاطمه يعني جهاني ماجرا ابتداي تا ابد بي انتها.فاطمه يعني ستيز با ستم فاطمه يعني خروشي دم به دموفاطمه يعني شرف يعني نبرد فاطمه ترسيمي از نور وصدا حالتي با گوش وبا چشم آشنا فاطمه يعني گذشت از هر چه هست جان را به پاي مولا دادن با دوست فاطمه خمي لبريز زمي بين در نوشيدن جام مي... فاطمه ماندن بر آشيان يادها.. فاطمه پيچيده برفريادها فاطمه قدر هزاران سال داغ فاطمه يك زيارتگاه يه دنيا چراغ فاطمه هر واژهش صد اعتبار فاطمه هر لحظه اش صد افتخارفاطمه زيبا چه فرزانگي يك زن وهفت اسمان مردانگي فاطمه شمع ره سرگشتي.يك زن ويك شورشو يك يا خدا فاطمه ميخانه اي با صد سبو فاطمه يعني شرف آبرو..اي كه جزاين صحنه سازي مي كني با قلم طفلانه بازي مي كنيد فاطمه غم نامه افسوس ما فاطمه عطر گل ناموس ما فاطمه تكرار در تعدا اشك فاطمه فرياد خون فرياد اشك .. هرمت نامش به هردردي دواستتربتش چون يا خدا مشكل گشاست فاطمه يعني كرامت داشتن رفتن وبا خون خود گل كاشتن فاطمه يك دفترو صد سرگذشت لحظه از هر چه ميبايد گذشت فاطمه يعني سلام يك نماز فاطمه يعني خيام افروختن آشيان از مرغ مولا سختن فاطمه يعني نرفتن زيربار فاطمه يعني دويدن روي خاك فاطمه هر داد خواهي را صد اميد فاطمه نيروز بازوي شهيد فاطمه پنهان درون ابها فاطمه شيرازه محراب ها ان كه نتوانستن به خاطر نام كس برد باري كار فاطمه است

    سلام

    از ديدن وبلاگت مشعوف شدم گرچه اولين بار بود آن را مي ديدم

    اميد است هر ديدي بازديدي هم دارا باشد

    راستي اسم قشنگي براي وب لاگت انتخاب كرده اي