سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش سه گونه است: کتابی گویا و سنّتی دیرینه و«نمی دانم»[=اقراربه نادانی] . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

 

خرداد 84 - لوح دل ...

ایلیا :: 84/3/30:: 5:45 عصر

 

السلام علی ام الائمة المنتخبین ، بنت الرسول الله الامین ، الصدیقه الشهیده ؛ المظلومة المقهوره ، المضطهدة المسکوره ، فاطمة الزهرا (س) سیدة النساء العالمیـــــن .

-----------------------------------

فدک، آتش، عزالان حیران، صدای در، مسمار خون آلود، دیوار شرمنده، تازیانه خصم، ماه سیلی خوده است.

 آفتاب می گیرد، شکوفه ای پرواز می کند، دستی به زانو، دستی بر دیوار، نگاهی دردناک، مردی بزرگ، بغض دختری نجیب، هاله ای حزن آلود، سجاده ای رهاست...

 چادری پریشان، در، دیوار، خانه، در غربتستان لاله موج می زند...

 وای پهلویم، فضه چادرم، کودکانم در و دیوار را نبینند . لاله را بشوئید، گونه کودکانم شبنم زده است، وای اگر پدرم بود ...

 دلم تنگ است برای اذان، بلال کجاست ؟ صدای اذان، دلم پر زد، مادر مظلومه عالم بیهوش، وای ...

عالم شرمنده، دنیا سیاه پوش، گریه های زینب(س) می رسد به گوش.

التماس حسن(ع)، فریاد حسین(ع)، غنچه ای پرپر، گلی از دست رفته است.

 شب های بی ستاره، چاه، دردهای غریبانه، مولا آتشفشان اندوه است.

 فرصت تشیع دودمان ولایت، آفتاب بر دوش کوه می رود در سکوت و تنهایی، ذهن مدینه را اندوه پر کرده است.

 دوباره شب، مردی بزرگ، گام هایی استوار اما خسته، به سمت مرقد یار.

 سلام، سلام تنهاترین بانو، سلام مشهد گمشده، سلام بی نشان پر آوازه، بگو احوال پهلویت چطور است ... ؟

 

می رفت علی و می کشید از دل آه

وز همسر خویش بر نمی داشت نگاه

دیدند که با خویش علی می گوید:

لا حول و لا قوة الا بالله

 

یا علی مددی

 

 


موضوعات یادداشت

ایلیا :: 84/3/27:: 11:59 عصر

ساعت 8 صبح 27 خرداد :

جمعیت ایستاده بودند .

او هم گوشه ای ایستاده بود و ...

و با دستی که نداشت جلب توجه می کرد .

با چشمانی که نگرانی در آنها موج می زد به اطراف می نگریست .

منتظر بود ... منتظر حضور ... منتظر حماسه

زیر لب کلماتی زمزمه می کرد . شاید نجوا می کرد . شاید دعا می کرد ...

ساعت 9 صبح 27 خرداد :

جمعیت بیشتر شده بود .

با نگاهی سرشار از شادی به مردم خیره شده و هر از چند گاهی چشم به آسمان دوخته و می گفت :

الهی شکر

.

الهی شکر

.

الهی شکر

ساعت 10 صبح 27 خرداد :

جمعیت منتظر بیشتر و بیشتر شده بود .

برق قطرات اشکی که از چشمانش جاری شده و بر گونه اش می غلتید تماشایی بود .

اشک شوق ، اشک شادی ، اشک شکر .

جلو رفتم که ...

بر زمین نشت و سجده کرد ، سجده شکر

و وقتی که بلند شد من عکس شهید همت را در دستش دیدم که لبخند میزد .

.

الهی شکر

یا علی مددی


موضوعات یادداشت

ایلیا :: 84/3/25:: 4:30 عصر

سرداران بزرگ سربداران مظلومیت اند

بزرگان را فدای مطامع سیاسی نکنید

آنها را فدای نفس های رسوای سیاست بازان دنیا نکنید

مبادا پُست ها پَستمان کنند

مبادا مبادا

حدیث محبوبیت و سند مظلومیت (ادامه)

 

 و سر انجام سردار جنگ سردار سازندگی شد اما بهای فراوانی پرداخت . شایعه سازان که رشد نظام را شاهد بودند به عمادها و عمودها حمله کردند ، ترور شخصیت و اتهام به تکاثر و جمع آوری ثروت .

این بار هم حمله به یاران انقلاب .

راستی چه کسی اولی تر برای حمله بود ؟ بدون شک هاشمی در نوک پیکان تهاجم بود . تهاجمی وسیع و سامان یافته از سوی دشمنان و حمله سبکسرانه برخی تشنگان قدرت و اعضا و جوارحی از دولتمردان گذشته که هاشم را در عرض خود می دیدند ؛ و البته چه کوته می اندیشیدند.

ظلم به هاشمی بیشتر از نواحی آنانی بود که به واسطه وضعیت مدیریتی کشور در هرمی قرار گرفته بودند که در کنار هاشمی و یا در حوزه قدرت باشند . دو اندیشه یک سو به علت جو زدگی و عوام اندیشی یک راه را میرفتند و آن تخریب هاشمی بود .

ادله تخریب در بعد اقتصادی شکل گرفت و شایعه که کیش مربوط به خانواده هاشمی است ، خودروسازی کرمان ، متروی تهران ، مالکیت ده ها ویلای شمال ، باغ پسته فراران ، تجارت فرش و ... اما سهم هاشمی از تمامی این اتهامات سکوت بود . سکوتی نجیبانه .

زمینه برای تخریب هاشمی از این اتهام بود که وی سرمایه دار است ؛ هاشمی طرفدار مرفهین است و ... اما سر نخ این قضیه عاملیت برخی دوستان غافل یا مسئله دار بود . دشمنان نیز در این بستر به تخریب نظام ادامه دادن . هاشمی سکوت معنی دار خویش را نشکست و نسکشت مگر اینکه بگوید : « تمام اموال خود و خانواده ام را در قوه قضاییه ثبت کرده ام » .

اما مهدی فرزند جانباز هاشمی به صراحت گفت : هر چه اموال مربوط به خانواده هاشمی هر کس پیدا کند به آن هدیه خواهیم داد .

.

.

.

اما چرا ؟؟؟؟؟

چرا هاشمی چنین مظلوم است ؟

چرا هاشمی در اوج آماج حمله و نوک پیکان تیز تهاجم قرار دارد ؟

چرا .......... ؟

جواب این سؤال به ان مهم برمی گردد که :

خادم ترین نیروهای انقلاب همیشه مظلوم ترین در بستر تاریخ انقلاب بوده اند .

اما علت ماندگاری هاشمی عجین بودن او با مردم و انقلاب است به همین دلیل دشمنان با تخریب و فشار هم کاری از پیش نمی برند .

هاشمی در مبارزه ، در دفاع مقدس ، در سازندگی در کنار مردم بوده است .

اصولاً امکان ندارد این همه جاذبه را نادیده گرفت اما جای تأسف است که برخی به جای نقد برنامه ای تخریب را بر می گزینند و به جای انتقاد به حاکمیت ، حکومت را زیر سؤال می برند .

.

.

.

نفس هایم باز بی قرارند و تنگ و تنگ تر از پیش . به کپسول اکسیژن گوشه اتاق پناه میبرم . بوی جنگ ، بوی مردانگی باز هم به مشام می رسد . بوی دفاع مقدسی دیگر ، بوی دفاع از مقدس ترین ارزش ها . اکسیژن مصنوعی تمام فضای ریه ام را پر می کند . سرم را بالا می آورم . دیگر نای قلم زدن ندارم . می اندیشم به حیات خانه برم و قلمم را پیوند بزنم به خاک تا این قلم ، قلم شود و فرداهای بعد بنویسد .

بنویسد که بزرگان را فدای مطامع سیاسی نکنید ؛ بنویسد مبادا پُست ها پَستمان کنند مبادا ... مبادا... مبادا

دیگر نای قلم زدن ندارم اما برای قلم زدن بر می خیزم که شاید قلمه قلمم فردا هم بنویسد .

 

زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی

مدد ز غیر تو نـنگ است یا علی مددی


موضوعات یادداشت

ایلیا :: 84/3/23:: 5:49 عصر

,سرداران بزرگ سربداران مظلومیت اند

بزرگان را فدای مطامع سیاسی نکنید

آنها را فدای نفس های رسوای سیاست بازان دنیا نکنید

مبادا پُست ها پَستمان کنند

مبادا مبادا

حدیث محبوبیت و سند مظلومیت

چند سطری از یک جانباز شیمیایی

نفسم به شماره افتاده بود ، باز هم هوای دفاع ، دفاع از مقدس ترین ارزش ها ، بوی و طعم گازهایی که نفس هایم را آن روز به شماره انداخت و بعد هم توجه به اسپری های رنگارنگم ، بوی و طعم تسکین و بوی درد کشیدن و نفس نفس زدن . شب از یک بامداد گذشته بود و من می خواستم از مظلومیت دفاع کنم ، جمله شهیر امام (ره) درباره « شهیدی که خود یک ملت بود » به یادم افتاد ، به راستی چرا خادم ترین نیروهای انقلاب ، مظلوم ترینند ؟ شاید مظلومیت زیباترین سند افتخار برای بزرگان دنیا و دین است که هر کس به همان اندازه که خادم و خدمتگذاری اش به مردم بیشتر است ، مظلوم تر است .

این روزها که ایام انتخابات ورق می خورد رویکرد مهم و بزرگ تری در حال تکوین و آن تکرار مظلومیت های تاریخ است و حجاب معاصرتی است که به قول شهید مطهری در حوزه بزرگان نظام دیده می شود و امروز نماد این مظلومیت فردی است که می تواند آینده روشن را برای ملت ورق بزند . او در مسیر تند باد ناملایمات است که گاه این ناملایمت ها توسط دوستان نظام ، ناخواسته و یا خواسته هدایت می شود و بر این آتش هیمه منافع طلبان مزید بر علت است .

نماد امروز مظلومیت را باید در وجود آیت الله هاشمی رفسنجانی مشاهده کرد . مظلومیتی که چندین برابر مظلومیت های دیگر در تاریخ انقلاب اسلامی است . جمله معروفی از امام یادم آمد که بعد از ترور هاشمی فرمودند ، جمله ای که نغز و پر معنا و سرشار از برکات و از سوی دیگر تبیین ارزش های هاشمی است . جمله ای بدین مضمون بود که « بد خواهان بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است » و یا جمله تاریخی مقام معظم رهبری که « هیچ کس برای من هاشمی نمی شود » . شاید بیراهه نباشد جمله ای در تلفیق این دو که « هیچ کس برای مردم و نظام و انقلاب نمی تواند هاشمی باشد »ـ

زیرا هاشمی در دوران سخت مبارزه تا تولد انقلاب اسلامی ، دفاع مقدس ، ریاست جمهوری و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام نشان داده است که هیچ چیز را به نظام و ولایت و منافع ملی ترجیح نمی دهد ؛ مردانه می ایستد و از آرمان ها و ارزش ها دفاع مقتدرانه می نماید . اگر به سالهای مبارزه بنگریم ، هاشمی یار همواره ای که در کنار امام (ره) و نهضتش مردانه ایستاد و به دور از هر ابتلا در مقابل و تقابل بلاها سینه سینایی خویش را سپر بلا نمود .

با پیروزی انقلاب ، بزرگان آن یکی پس از دیگری آماج حمله و هجوم و هجمه قرار گرفتند ؛ از ترور فیزیکی تا ترور شخصیت .از کسانی که بعد از شهید بهشتی موردهجوم ناجوانمردانه قرار گرفتند مقام معظم رهبری و سپس آقای هاشمی بودند . ترور رهبر عزیز و هاشمی رفسنجانی سر سلسله ای از التهاب و موج و خشونت بود .

با شروع دفاع مقدس یاران امام (ره) به میدان آمدند . رهبر معظم و معزز انقلاب اسلامی و آقای هاشمی به میدان آمدند . هیچ کس نمی تواند نقش این دو عزیز را در جنگ به فراموشی بسپرد ؛ اما عده ای که به هویت ملی و دینی آنها باید به فراست و کنکاش نگریست کجا بودند ؟

وقتی از در و دیوار سنگ فتنه می بارید ، این برج عاج نشینان به کدامین کشور و یا کدامین ویلا پناه برده و به دنبال جان پناه می گشتند ؟

آن روز که هاشمی در اوج غربت و فشار جهان استکبار را بر دوش جان خویش احساس می کرد و مردانه می ایستاد ، کجا بودند آنانی که بعد ها دفاع از ناموس ملی و دفاع عاشقانه این امت را هم نقد می کردند !؟

آیا اتهام ناجوانمردانه ای که برخی افراد مغرض و مسئله دار در سطح غرب کشور مطرح نمودند که اگر تا همدان هم نباشد مشکلی نیست را می توان در هاشمی دید ؟ هاشمی کسی که به وجب به وجب این خاک عشق می ورزد آیا می تواند منشا این اتهام بزرگ باشد !؟؟

روزی نگارنده این جمله را به صراحت از آیت الله هاشمی سئوال نمود او گفت : « آن روز ها در عملیات مرصاد من در کرمانشاه بودم . عده ای می گفتند که چون امکان نفوذ نفاق هست شما از کرمانشاه خارج شوید ؛ من گفتم تا آخرین لحظه در همین جا دفاع می کنیم و اگر همه بروند من می ایستم و از کرمانشاه دفاع می کنم .»

شرمنده شدم در مقابل این عظمت و جوانمردی و اتهامی که هـــــــرگز به قامت این مرد سازگاری نداشت و متاسفم که در همین ایام این اتهام توسط یکی از طرفداران نامزد ها اعلام شد .

بعد به قطعنامه رسیدیم . اینجا هم هاشمی تعیین کننده بود چون وی انسانی بود که همواره مرید امام و نظام و رهبری مانده و کمتر سخن گفته است . سکوت نجیبانه هاشمی بسیاری از کوتوله های سیاسی را قلقلک داد تا به میدان بیایند زیرا هاشمی نجابت و متانت و آزادگی و اخلاق ولایتی را پذیرفته بود .

جنگ تمام شد و ویرانه های بسار و خزانه خالی و هزاران شهید و جانباز و مفقود الاثر و رزمنده و ارتشی و سپاهی و ... و نیاز مبرم به بازسازی .

چه کسی می توانست از بحر این بحران ها بگذرد ؟ در این میان داغ بزرگ باغبان لاله ها هم ملت را به یتیمی کشید .

در آن فضا هاشمی در کنار خورشید ولایت عزم را به سازندگی نهاد . با وجود فضای ویران و اقتصاد بیمار و فشارهای سخت سیاسی ، آن کسی که با عزم جدی و با حمایت ولایت و رهبری و مردم در مقابل سیل اتهامات تشنگان قدرت ایستاد هاشمی بود اما سر انجام بغض بزرک فرو خورده اش در یکی از نماز های جمعه شکست .

هاشمیِ دورانِ طلایی سازندگی ، زیباترین و روشن ترین قطعه عصر مقاومت ما بود ؛ گرچه نقد سیاسی بر هاشمی به علت وجود برخی نیروها وجود داشت اما ... اما نقد ناپخته دوم بحث عدالت بود .

برخی از اقتصاد دانان و مدعیان عدالت ، اولاً روشن باید بگویند عدالت بعد از جنگ چگونه باید طراحی می شد . بر ویرانه های جنگ اولی ترین عدالت ساخت کشور بود . عدالت بعد از جنگ ساخت زیر ساخت ها بود که امروز ثمره داده است . ساخت صدها سد ، ادامه هنرمندانه و خاموش استراتژی قدرت هسته ای شدن در دنیا و ساختن زیربناهایی که امروز می تواند منشا عدالت باشد در آن زمان شکل گرفت .

طبیعی است در مقابل آن همه ویرانی و بازسازی کلیت یک کشور ممکن است نکته ای هم مغفول مانده باشد زیرا اولویت اول ساختن ویرانه ها و آماده ساختن بعد دفاعی کشور و به سامان نمودن هزاران خانواده شهیـــــــــــــــــــــــد و درمان میلیون ها مجروح و جانباز دفاع مقدس ، حضور در دیپلماسی دنیا برای محکومیت عراق و نتیجه مطلوب آن بوده است .

اولویت خشکانیدن ریشه های خرابی و ساخت کشور از زیر بنا بود . گرچه قبل از جنگ که تقریباً هم زمان با استیلای انقلاب بوده ، ما مملکتی تحویل گرفتیم که فقر و فساد و تبعیض در آن بیداد می کرد و ده سال هم جنگ و توطئه خارجی و اذنابش را تحمل کرده بودیم و بر ما تحمیل شده بود.

و بلا خره سردار جنگ سردار سازندگی شد اما ـــــــــ

ادامه خواهد داشت

 

 زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی

مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مددی

  


موضوعات یادداشت

ایلیا :: 84/3/12:: 12:25 عصر

 

آقای من دیری نیست که از میان ما سفر کرده ای و ما بی صبرانه در انتظار رجعت تو به سر می بریم . تو برمی گردی آنگاه که مهدی می آید ، این را همه ما می دانیم . بچه های بسیجی تو که هر وقت چشمان مبارکت به چهره نورانی آنها می افتاد تبسمی شیرین می نمودی و نگاه نافذ پر مهرت را چون خورشید درخشانی به سر تا پای آنان می گسترانیدی ، حالا پس از تو بیشتر از گذشته دعای عهد را می خوانند و ذکر العجل العجل یا مولای صاحب الزمان را عاشقانه و از ژرفای وجود سر می دهند . اینک دعای عهد بچه ها دعای رجعت تو هم شده است و آه که چه سخت است که در این رجعت ما با تو نباشیم .
ای از بزرگ ترین صحابی مهدی ، چشم 312 صحابی دیگر به تو روشن و روشن تر باد ! ای افتخار اصحاب مهدی به هنگام ظهور ، بر کروبیان عرش الهی رشک می بریم که به افتخار شرف محضرت دست یافته اند و چه حلقه ای بر گرد تو در آسمان زده اند .
تو با نماز و زیارت و صلوات و دعا و اشک ما پیوندی جاودانه داری .
تو همیشه و همه جا شریک صلوات مایی .
در فکر آن پیراهنم که هر نیمه
شب با تو نماز شب می خواند و آن تسبیح که دانه دانه آن با سر انگشتان مبارکت نرد عشق می باختند . شنبه شب که شد سجاده ات بی صبرانه انتظارت را می کشید و قر آنی که روزی هفت بار آن را می گشودی بی تاب دست های تو بود و خاک تربتی که بر آن سجده می کردی پیشانی سفید و نورانی ات را انتظاری تلخ می کشید تا بر آن بوسه زند و انگشتری که بر جمیع ذرات عالم افتخار می کرد که بر عرش انگشت مبارکت صعود کرده است بی تو سر را از خجلت در گریبان فرو برده است .
در حیرتم که تو را چه بخوانم ای امام دلها ، پدر ، پیر ، مراد ، سید ، زعیم ، مرجع ، رهبر ، جان جانان ، عزیزتر از جان ، مولا ، مقتدا ، وارث حسین ، نائب مهدی ، سرور ، بنیان گذار جمهوری اسلامی و ... خدا را ای واژه ها به فریادم برسید ، شما خود بگویید که رهبر از میان شما به کدام واژه و نام افتخار می کرد ؛ آه یافتم بسیجی پیر . سلام خدا بر تو باد که پیر بسیجی ها بودی .

و...
.
.
.

و دریغ از جای خالی ما در خلوت شهدا با تو

متن فوق به قلم جناب آقای غلامعلی رجائی 


یا علی مددی


موضوعات یادداشت

ایلیا :: 84/3/7:: 2:43 عصر

بی مقدمه :

ما آدما هم مثل ویندوز چند کاره (multi task) هستیم و گاهی مجبوریم چند تا برنامه رو با هم اجرا کنم و البته گاهی مثل ویندوز کم میاریم پس Alt+Ctrl+Del رو نگه داریم و به ناچار برنامه ای رو انتخاب کرده و روی End Task کلیک کنیم .

گاهی هم ویروسی میشیم (!!!Virus!!! ).

ویروسها دو نوع هستند . 1. اونایی که به سخت افزار (جسم) آسیب می رسونند . 2. اونایی که به نرم افزار (روح و روان) آسیب می رسونند .

تکرار مکررات « پیشگیری بهتر از درمان است »

اما اگه ویروسی شدیم چی ؟؟!!

خب اگه ویروس از نوع اول بود ؛:

اکثر افراد با سخت افزار آشنایی چندانی ندارند و در اینجور مواقع به متخصص سخت افزار مراجعه می کنند . خوشبختانه در زمینه سخت افزار متخصصین خوب و ماهر ( در حد تیم ملی ! ) زیاد داریم که میتونند قطعه آسیب دیده رو به راحتی (و البته گاهی با ناراحتی ) تعمیر کنند . در بعضی از موارد قطعه آسیب دیده قابل تعمیر نیست پس اون رو تعویض می کنند و اگه نه قابل تعویض بود و نه قابل تعمیر ، چاره ای نیست جز مدارا با همون قطعه آسیب دیده .

اما

اما وای از روزی که ویروس ها نرم افزار ها ، فایل ها ، برنامه ها و ... رو هدف بگیرند و هر بلایی که دلشون میخواد سرشون بیارن . میدونید در این زمینه آنتی ویروس های فوق العاده ای وجود دارند اما نمی دونم چرا همه ازشون استفاده نمی کنند ؟ شاید چون از قابلیت های این آنتی ویروس ها اطلاعی ندارند پس

آآآآآآآآآآآآآآآآآی اونایی که از این آنتی ویروس ها استفاده می کنید و مطمئناً جواب هم گرفتید ، آنتی ویروس ها و قابلیت هاشونو به دیگران هم معرفی کنید . بگید که این آنتی ویروس ها مجانی هستند و اجرا کردنشون هم اصلاً سخت نیست فقط باید مستمراً اجراشون کنید (مثلاً یکیشونو باید هر روز 5 مرتبه اجرا کرد ). بابا امتحان کنید حتماً مشتری میشن .

میگم نکنه بعضی ها ویروس ها رو نمی شناسند و اصلاً نمی دونند که ویروسی شدند ! پس

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی آقایون متخصص نرم افزار ! ویروس ها و انواعشون رو به مردم معرفی کنید و راه های مقابله با ویروس رو به مردم یاد بدید . لطفاً !

وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای ! مواظب باشید یه وقت هکتون نکند چون ...

غیبت چند روزه من رو هم بگذارید به حساب ... به حساب ... به حساب همون ویروس ها

در مورد پست قبل هدفم فتح بابی بود برای بحث و گفتگو با جناب پروفسور در مورد همون مطلبی که مطرح کرده بودند ، اما ایشون جا زدند !!

 

یا علی مددی


موضوعات یادداشت

سه شنبه 103 دی 4

ساعت 7:18 صبح


برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
رایانه‌ی شما می‌باشد.

::درباره‌ی شهید ایلیا::
 

درباره صاحب وبلاگ

 

و آن کس را که در راه خدا کشته شد مرده نپندارید بلکه او زنده‌ی ابدیست ولیکن همه‌ی شما این حقیقت را در نخواهید یافت. (بقره/154)

 

• ...و شهید ایلیا

 

• آخرین یادداشت

 

• ماجرای تولد شهید ایلیا و خواهرش

• مسلمان شدن شهید ایلیا

• دیدار با مقام معظم رهبری

• حج شهید ایلیا

• مزرعه ی آفتابگردان

• ایلیا و امراض!

• یک دست‌نوشته‌

• مسجد محله

 

::تعداد  بازدیدها::

کل بازدیدها : 225533

بازدیدهای امروز : 8

بازدیدهای دیروز : 13

 

::موضوعات وبلاگ::

 

::جستجوی وبلاگ::
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

::لوگوی دوستان::












 

::لینک دوستان::

انجمن تفکر مبانی
یاران عاشق
دریچه ای به سوی ملکوت
آه عاشقان
فطرس
انتظار سرخ
مجمع وبلاگ نویسان مهدوی
به یاد شهدا
حرفهای من با روح صادقم

 

::آوای آشنا::

::اشتراک::
 

 

::آرشیو::