سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و گفته‏اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مى‏شدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]

 

فتبارک الله احسن الخالقین - لوح دل ...

ایلیا :: 84/5/26:: 1:42 عصر


خجسته باد نام خداوند، نیکوترین آفریدگاران
که تو را آفرید
از تو در شگفت هم نمی توانم بود
که دیدن بزرگی ات را چشم من بسنده نیست

مور، چه می داند که بر دیواره اهرام می گذرد یا بر خشتی خام
تو آن بلندترین هرمی که فرعون تخیل می تواند ساخت
و من آن کوچک ترین مور
که بلندای تو را دز چشم نمی تواند داشت

چگونه این چنین که بر زبر ماسوا ایستاده ای
در کنار تنور پیرزنی جای می گیری
و زیر ممهیز کودکانه بچگکان یتیم
و در بازار تنگ کوفه ...؟

پیش از تو هیچ اقیانوس را نمی شناختم
که عمود بر زمین بایست ...!
پیش از تو هیچ خدایی را ندیده بودم
که پای افزاری وصله دار به پا کند
و مشکی کهنه بر دوش کشد
و بردگان را برادر باشد

آه ای خدای نیمه شب های کوفه ی تنگ
ای روشن خدا
در شب های پیوسته تاریخ
ای روح لیلة القدر
حتی اذا مطلع الفجر

شب از چشم تو آرامش را به وام دارد
و طوفان از چشم تو خروش را
کلام تو گیاه را بارور می کند
و از نفست گل می روید

چاه از آن زمان که تو در آن گریستی جوشان است
سحر از سپیدی چشمان تو می شکوفد
و شب در سیاهی آن به نماز می ایستد

هیچ ستاره نیست که وام دار نگاه تو نیست
لبخند تو اجازه زندگی است
هیچ شکوفه نیست کز تباز گلخند تو نیست

آن هنگام که به همراه آفتاب
به خانه یتیمکان پیرزنی تابیدی
و صولت حیدری را
دستمایه شادی کودکانه شان کردی
و بر آن شانه که پیامبر پای ننهاد
کودکان را نشاندی
و از آن دهان که هرای شیر می خروشید
کلمات کودکانه تراوید
آیا تاریخ به تحیر، بر درِ سرای، خشک و لرزان نمانده بود؟

در احد
که گل بوسه زخم ها
تنت را دشت شقایق کرده بود
مگر از کدام باده ی مهر، مست بودی
که با تازیانه ی هشتاد زخم، بر خود حد زدی؟
کدام وام دار ترید؟
دین به تو یا تو بدان؟

هیچ دینی نیست که وام دار تو نیست

دری که به باغ بینش ما گشوده ای
هزار بار خیبری تر است
مرحبا به بازوان اندیشه و کردار تو

شعر سپید من روسیاه ماند
که در فضای تو به بی وزنی افتاد
هرچند، کلام از تو وزن می گیرد

وسعت تو را چگونه در سخن تنگ مایه گنجانم؟
تو را در کدام نقطه باید به پایان برد؟

الله اکبـــــر

آیا خدا نیز در تو به شگفتی در نمی نگرد؟
فتبارک الله، تبارک الله
تبارک الله احسنُ الخالقین

خجسته باد نام خداوند
که نیکوترین آفردگاران است
و نام تو
که نیکوترین آفریدگانی

سید علی موسوی گرمارودی

میلاد با سعادت مولی الموحدین، امام المتقین، امیرالمؤمنین، قطب العارفین، قائدالبرره و قاتل الکفره، اسدالله الغالب، علی بن ابی طالب علیه السلام مبارک باد.

 

معاشران گره از زلف یار باز کنید

یا علی مددی


موضوعات یادداشت

سه شنبه 103 آذر 13

ساعت 8:36 عصر


برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
رایانه‌ی شما می‌باشد.

::درباره‌ی شهید ایلیا::
 

درباره صاحب وبلاگ

 

و آن کس را که در راه خدا کشته شد مرده نپندارید بلکه او زنده‌ی ابدیست ولیکن همه‌ی شما این حقیقت را در نخواهید یافت. (بقره/154)

 

• ...و شهید ایلیا

 

• آخرین یادداشت

 

• ماجرای تولد شهید ایلیا و خواهرش

• مسلمان شدن شهید ایلیا

• دیدار با مقام معظم رهبری

• حج شهید ایلیا

• مزرعه ی آفتابگردان

• ایلیا و امراض!

• یک دست‌نوشته‌

• مسجد محله

 

::تعداد  بازدیدها::

کل بازدیدها : 225107

بازدیدهای امروز : 9

بازدیدهای دیروز : 7

 

::موضوعات وبلاگ::

 

::جستجوی وبلاگ::
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

::لوگوی دوستان::












 

::لینک دوستان::

انجمن تفکر مبانی
یاران عاشق
دریچه ای به سوی ملکوت
آه عاشقان
فطرس
انتظار سرخ
مجمع وبلاگ نویسان مهدوی
به یاد شهدا
حرفهای من با روح صادقم

 

::آوای آشنا::

::اشتراک::
 

 

::آرشیو::