سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن را که نزدیک واگذارد ، یارى دور را به دست آرد . [نهج البلاغه]

 

تجلی حضور - لوح دل ...

ایلیا :: 84/3/27:: 11:59 عصر

ساعت 8 صبح 27 خرداد :

جمعیت ایستاده بودند .

او هم گوشه ای ایستاده بود و ...

و با دستی که نداشت جلب توجه می کرد .

با چشمانی که نگرانی در آنها موج می زد به اطراف می نگریست .

منتظر بود ... منتظر حضور ... منتظر حماسه

زیر لب کلماتی زمزمه می کرد . شاید نجوا می کرد . شاید دعا می کرد ...

ساعت 9 صبح 27 خرداد :

جمعیت بیشتر شده بود .

با نگاهی سرشار از شادی به مردم خیره شده و هر از چند گاهی چشم به آسمان دوخته و می گفت :

الهی شکر

.

الهی شکر

.

الهی شکر

ساعت 10 صبح 27 خرداد :

جمعیت منتظر بیشتر و بیشتر شده بود .

برق قطرات اشکی که از چشمانش جاری شده و بر گونه اش می غلتید تماشایی بود .

اشک شوق ، اشک شادی ، اشک شکر .

جلو رفتم که ...

بر زمین نشت و سجده کرد ، سجده شکر

و وقتی که بلند شد من عکس شهید همت را در دستش دیدم که لبخند میزد .

.

الهی شکر

یا علی مددی


موضوعات یادداشت

پنج شنبه 103 آذر 1

ساعت 3:29 عصر


برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
رایانه‌ی شما می‌باشد.

::درباره‌ی شهید ایلیا::
 

درباره صاحب وبلاگ

 

و آن کس را که در راه خدا کشته شد مرده نپندارید بلکه او زنده‌ی ابدیست ولیکن همه‌ی شما این حقیقت را در نخواهید یافت. (بقره/154)

 

• ...و شهید ایلیا

 

• آخرین یادداشت

 

• ماجرای تولد شهید ایلیا و خواهرش

• مسلمان شدن شهید ایلیا

• دیدار با مقام معظم رهبری

• حج شهید ایلیا

• مزرعه ی آفتابگردان

• ایلیا و امراض!

• یک دست‌نوشته‌

• مسجد محله

 

::تعداد  بازدیدها::

کل بازدیدها : 224325

بازدیدهای امروز : 91

بازدیدهای دیروز : 14

 

::موضوعات وبلاگ::

 

::جستجوی وبلاگ::
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

::لوگوی دوستان::












 

::لینک دوستان::

انجمن تفکر مبانی
یاران عاشق
دریچه ای به سوی ملکوت
آه عاشقان
فطرس
انتظار سرخ
مجمع وبلاگ نویسان مهدوی
به یاد شهدا
حرفهای من با روح صادقم

 

::آوای آشنا::

::اشتراک::
 

 

::آرشیو::