• وبلاگ : لوح دل ...
  • يادداشت : شهيد ايليا...
  • نظرات : 12 خصوصي ، 315 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    +

    ايلياي عزيزم سلام.
    امروز شد دو هفته.
    دو هفته ست که نديدمت.
    دو هفته ست که نبوسيدمت.
    دو هفته ست که صداتو نشنيدم.
    اصلا فکر نميکردم دو هفته بدون تو... يا الله...
    دلم گرفته داداش. يه بغض به بزرگي تموم غم هاي عالم تو گلوم گير کرده.
    کجايي که مثل هميشه سرمو رو سينت بگيري و آرومم کني؟ کجايي ايليا؟ کجايي تو؟ تو که يه لبخندت غم رو از دلم ميبرد...

    با معرفت تو که عادت نداشتي تک بپري، پس چي شد؟ به جاهاي خوب خوبش که رسيدي مارو يادت رفت؟ آره؟
    چند صباحي از ما دلبري کردي و رفتي؟ فکر اين دلاي ما رو نکردي؟ اين رسمش نبود رفيق. اين رسمش نبود...
    دلم مرتب بونه ي تو رو ميگيره چي بهش بگم؟ چطوري آرومش کنم؟ هان؟
    آخ ايليا.............

    نوشتي «شهدا پرواز کردند، بياييد پريدن را تمرين کنيم.»
    و خودت بعدش گفتي حالا پرواز رو به خاطر بسپاريم، پريدن پيشکش.
    تو پريدي....ولي نه! پرواز کردي.
    آخ كه عشق بازي ميكردي با اين شهدا.

    ايلياي گلم...عزيز دلم... با من حرف بزن... من منتظرم. جواب ميخوام ... زود باش