در فراقت ايليا لوح دل گريست
دوستان همه در ديده خون گريست
وقتي كه خبر رفتند را گفتنند ...
چشمان همه وبگردان در غم تو گريست
وقتي پرندگان در آسمان گريست...
ابرهم آمد و در عزاي تو گريست ....
وقتي كه روبان سياه بر لوح زدند ..
بچشم خود ديدم كه لوح گريست ...
**********
اي شلمچه شهر ياران عاشق..........
از ايليا خوب مهمان نوازي كن.........
اي شلمچه اين مهمان بي تاب تو بود ....!!!
حال جسم مجروح رادر آغوش آرام گير ....؟؟
اي شلمچه اگر لاله هايت همه بي نشان است.......
ايليا هم جزءمهمان لاله هاي بي نشان ........
دوستان همه در بدرقه ات گريستن ...........
اما شلمچه مسرور بديدارت شتافت ............
مي دونيد ديدن دوست براي دوست بهترين سرور است ..
خب دل ايليا با ياران عاشق شلمچه بود.. ياران عاشق شلمچه مشتاق ديدار ايليا...
كاش مريم بود ..كاش اغاسي بود..چه خوب حرف دل ما را مي گفتند ..با سوز و عشق .باور كنيد اين تنها روش ابراز احساس دروني ام بود ..
خدا نگهدارتان خوبان